جدول جو
جدول جو

معنی باش خلج - جستجوی لغت در جدول جو

باش خلج
(خَ لَ)
دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز که در 40 هزارگزی باختر سراسکند و 15 هزارگزی خط آهن میانه و مراغه واقع است. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 120 تن سکنه و آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باغ خلد
تصویر باغ خلد
باغ بهشت، بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، نعیم، علّیین، باغ ارم، دار قرار، رضوان، دارالقرار، دارالسّلام، فردوس، دارالخلد، مینو، اعلا علّیین، دارالسّرور، باغ بهشت، خلد، خلدستان، گشتا، قدس، سرای جاوید، جنّت، فردوس اعلا، دارالنّعیم، سبزباغ
فرهنگ فارسی عمید
(بِ خَ لَ)
یکی از چهار دروازۀباروی شرقی بغداد:... تا المعتضدبالله احمد بن الامیر الموفق طلحه بن المتوکل علی الله که شانزدهم خلیفه بود، دارالخلافه به بغداد آورد و بعد از او تمامت خلفا متابعت او کردند و دارالخلافه آنجا داشتند و پسرش المکتفی بالله علی بن المعتضد، دارالشاطئیه و جامع طرف شرقی ساخت و چون خلافت بمستظهر بالله احمد بن المقتدی رسید، آنرا بارو و خندق بآجر ساخت دور بارو بطرف شرقیش که آنرا حرمین خوانند هجده هزار گام است و چهاردروازه دارد: باب خراسان و باب خلج و باب الحلبه و باب السوق السلطان... (نزهه القلوب چ لیدن ج 3 ص 34)
لغت نامه دهخدا
(غِ خُ)
باغ بهشت. باغ جنان. بهشت:
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از باغ خلد
تصویر باغ خلد
بهشت
فرهنگ لغت هوشیار